هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » سعید رضوانی »باغ
چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 1:3 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

باغ

داسِ پُرزَنگارِ کندش را عرق‌ریزان
باغبان سوئی فکند و گفت:
”گَردِه‌اَش را باد سالی سرد
بی‌گمان از باغِ هم‌سایه
یا زِ صحراهایِ دور آورد.“

بی‌صدا در گردشِ آرامِ بادی تلخ
در کنار و گوشه تَک‌توکی
لاله‌هایِ خشک ـ گوئی با شماتت ـ سر تکان دادند.

هم به خاموشی گیاهانِ سیاهِ باغ را پوشیده سرتاسر
برگ‌هایِ سالم و سیرآبشان را موجی افکندند،
پای‌برجا ساقه‌هاشان را نشان دادند.